عشق باشکوه به قلم راضیه نعمتی
پارت نهم
زمان ارسال : ۳۰۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
فصل 4
روی تخت دمر دراز کشیده بودم و با سامان چت میکردم. خیلی عجول بود و اصرار داشت همان روز همدیگر را ببینیم. پیام فرستادم: «تو این هفته سرم شلوغه.» واقعاً هم سرم شلوغ بود. کارهای آموزشگاه زیاد بود و وقت برای خودم نداشتم. سامان که فکر کرده ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
شبنم
00بسیار عالیست سپاسگزارم